اسرار غیبت امام زمان (عج) و تشرف به ديدار حضرت در خواب يا بيداري
نوشته شده توسط : محمد

آزمایش مردم

بیم از كشته شدن


آمادگی و استعداد مردم


خالی نماندن زمین از حجت


نداشتن یار و یاور


تعهد نداشتن نسبت به حاكمان جور



غیبت
ولی عصرعلیه السلام از رازهای بسیار پیچیده ای است كه با ظهور او همه حقیقت روشن می گردد. "عبدالله بن فضل هاشمی" می گوید امام صادق علیه السلام فرمود: حضرت صاحب الامر به ناچار غیبتی خواهد داشت، به طوری كه گمراهان در شك واقع می شوند.
سئوال كردم: چرا؟
فرمود: اجازه بیان علتش را نداریم .
گفتم: حكمتش چیست؟

با توجه به این آیه، خداوند متعال در هر زمان و دوره ای، مردم آن دوره را مورد امتحان قرار می دهد تا مومنین واقعی از متظاهرین به دین و ایمان مشخص شوند. امتحان الهی در هر زمان، متفاوت و متناسب با رشد و كمال عقلی مردم آن زمان است. در دوران غیبت كبری، با غایب شدن حجت خدا، مردم به استقامت و پایداری نسبت به دین امتحان می شوند تا منتظرین واقعی از غیر واقعی تمیز داده شده و هر كدام پاداشی در خور موفقیت در این امتحان به دست آورند.

فرمود: همان حكمتی كه در غیبت حجت های گذشته وجود داشت، در غیبت آن جناب وجود دارد، اما حكمتش جز بعد از ظهور او ظاهر نمی شود، چنانكه حكمت سوراخ كردن كشتی و كشتن جوان و اصلاح دیوار به دست حضرت خضر علیه السلام برای حضرت موسی علیه السلام آشكار نشد جز هنگامی كه می خواستند از هم جدا شوند.
ای پسر فضل! موضوع غیبت، سرّی از اسرار خدا و غیبی از غیوب الهی است، چون خدا را حكیم می دانیم باید اعتراف كنیم كه كارهایش از روی حكمت صادر می شود، گرچه تفصیلش برای ما مجهول باشد."
(1)
از این حدیث استفاده می شود كه علت اصلی و اساسی غیبت به دلیل این كه اطلاع بر آن به صلاح مردم نبوده، یا استعداد فهمش را نداشته اند، بیان نشده است.
در عین حال به مواردی از فلسفه غیبت در بعضی از روایات اشاره شده است كه به صورت اختصار بیان می كنیم:

آزمایش مردم

یكی از سنت های الهی، آزمایش مردم است. این سنت در تمام امت های گذشته نیز اجرا شده است. خداوند متعال در قرآن كریم می فرماید: "احسب الناس ان یتركوا ان یقولوا امنا و هم لا یفتنون و لقد فتنا الذین من قبلهم فلیعلمن الله الذین صدقوا و لیعلمن الكاذبین."
(2)
آیا مردم خیال می كنند كه همین كه گفتند ایمان آوردیم رها شده و دیگر امتحان نمی شوند، كسانی را كه قبل از آنها بودند، آزمایش كردیم تا خداوند راستگویان و دروغ گویان را مشخص كند.
غیبت تو خواب را از من ربوده و لباس صبر را بر بدنم تنگ و آرامش را از من سلب كرده است. آقای من! غیبت تو برای همیشه مرا اندوهگین كرده مثل كسی كه تمام بستگانش را یكی پس از دیگری از دست می دهد و تنها می ماند."

با توجه به این آیه، خداوند متعال در هر زمان و دوره ای، مردم آن دوره را مورد امتحان قرار می دهد تا مومنین واقعی از متظاهرین به دین و ایمان مشخص شوند. امتحان الهی در هر زمان، متفاوت و متناسب با رشد و كمال عقلی مردم آن زمان است. در دوران غیبت كبری، با غایب شدن حجت خدا، مردم به استقامت و پایداری نسبت به دین امتحان می شوند تا منتظرین واقعی از غیر واقعی تمیز داده شده و هر كدام پاداشی در خور موفقیت در این امتحان به دست آورند.

"سدیر" می گوید. در خدمت مولایمان امام صادق علیه السلام بودیم، امام علیه السلام روی زمین نشسته و عبائی بی یقه و با آستین كوتاه پوشیده بود، در آن حال مانند پدر فرزند مرده گریه می كرد، آثار حزن از رخسار مباركش نمایان بود و می فرمود: آقای من! غیبت، هزاران سرّ نهان در نظام دین و برنامه های مترفی آن دارد كه درك هر یك، دلی دریایی و چشمی بینا می خواهد تا آنجا كه همه پیامبران هم نمی توانند به تمام اسرار آگاه باشند.
غیبت تو خواب را از من ربوده و لباس صبر را بر بدنم تنگ و آرامش را از من سلب كرده است. آقای من! غیبت تو برای همیشه مرا اندوهگین كرده مثل كسی كه تمام بستگانش را یكی پس از دیگری از دست می دهد و تنها می ماند."
سدیر می گوید: از ناله های جانگداز حضرت، پریشان شده و عرض كردم: ای فرزند رسول خدا! خداوند دیدگان شما را گریان نكند، برای چه این قدر ناراحت و محزون هستید؟
امام صادق علیه السلام آه سوزناكی كشید و [بدین مضمون] فرمود: "قائم ما غیبت طولانی كرده و عمرش طولانی می شود. در آن زمان اهل ایمان امتحان می شوند و به واسطه طول غیبتش، شك و تردید در دل آنها پدید می آید و بیشتر، از دین خود برمی گردند."

بیم از كشته شدن ;

"زراره" گوید امام صادق علیه السلام فرمود: "برای حضرت قائم قبل از ظهورش غیبتی است."
پرسیدم: چرا؟
فرمود: "یخاف علی نفسه الذبحه" (3) بر جانش از كشته شدن می ترسد.

در دوران غیبت، مردم جهان به تدریج برای ظهور آن مصلح حقیقی و سامان دهنده وضع بشر، آمادگی عملی و اخلاقی پیدا می كنند. روش آن حضرت مانند روش انبیاء و اولیاء گذشته نیست تا مبتنی بر اسباب و علل عادی و ظاهری باشد، بلكه روش او در رهبری بر جهان بر مبنای حقایق و حكم به واقعیات، و ترك تقیه و ... است، كه انجام این امور نیاز به تكامل علوم و معارف و ترقی و رشد فكری و اخلاقی بشر دارد، به طوریكه قابلیت برای حكومت واحد جهانی در راستای تحقیق احكام الهی فراهم باشد.

حضرت همواره در معرض كشته شدن بوده و هست زیرا حكام ستمگری كه در طول دوران اسلامی حكم رانده اند (عباسیان و غیر آنان از كسانی كه به ویژه در خاورمیانه حكومت نموده اند) بیشترین تلاش و كوشش خود را صرف پایان بخشیدن به زندگانی حضرت مهدی علیه السلام می نمودند.
خصوصاً پس از آن كه می دانستند كه حضرت مهدی علیه السلام همان كسی است كه تخت های حكمرانان ظلم و جور را متزلزل نموده، در هم خواهد شكست و همان كسی است كه هستی ظالمان را نابود و از استیلاء آنان بر بندگان خدا و كشورها جلوگیری خواهد كرد.
هیچ یك از امامان معصوم به مرگ طبیعی از دنیا نرفتند، بلكه طاغوت های این امت، آنان را شهید كردند، با این كه می دانستند بشارت ها و اخباری كه راجع به حضرت مهدی علیه السلام وارد شده، درباره آنان (یازده امام علیه السلام) وارد نشده است. مثلاً درباره هیچ یك از ائمه علیهم السلام حتی یك حدیث به این مضمون وارد نشده كه دنیا را از عدل و داد پر خواهد ساخت و بر تمام وسایل پیروزی و ظفر برای وی فراهم خواهد آمد، جز درباره وجود مقدس حضرت مهدی علیه السلام.
با چنین خبرهایی، حكومت های جور و ستم در قبال شخصیتی بزرگ كه می خواهد حاكمیت ظلم و ستم را از بین برده و حاكمیت عدل و داد را در سراسر جهان بگستراند، دست روی دست نگذاشته و سكوت نمی كردند و همواره مترصد كشتن چنین انسانی بودند.

آمادگی و استعداد مردم

قانون عرضه و تقاضا در جوامع بشری همواره و در همه جا جاری است و عرضه، مطابق تقاضا می باشد، در غیر این صورت نظام زندگی به هم خورده و تعادل خود را از دست می دهد. این قانون تنها جنبه اقتصادی ندارد بلكه در مسائل اجتماعی نیز جاری است.
بدون تقاضا، عرضه بی فایده است. نیاز به رهبر و پیشوا برای جامعه نیز از این فایده و قانون مستثنی نبوده و در قالب استعداد و آمادگی مردم تحقق پیدا می كند.

حضرت علی علیه السلام فرمود: "بدانید زمین از حجت خدا خالی نمی ماند، ولی خداوند به خاطر ظلم و جور و اسراف مردم بر خودشان، آنها را از دیدار او كور خواهد ساخت. "

در دوران غیبت، مردم جهان به تدریج برای ظهور آن مصلح حقیقی و سامان دهنده وضع بشر، آمادگی عملی و اخلاقی پیدا می كنند. روش آن حضرت مانند روش انبیاء و اولیاء گذشته نیست تا مبتنی بر اسباب و علل عادی و ظاهری باشد، بلكه روش او در رهبری بر جهان بر مبنای حقایق و حكم به واقعیات، و ترك تقیه و ... است، كه انجام این امور نیاز به تكامل علوم و معارف و ترقی و رشد فكری و اخلاقی بشر دارد، به طوری كه قابلیت برای حكومت واحد جهانی در راستای تحقیق احكام الهی فراهم باشد و جامعه بشری به این مطلب برسد كه هیات های حاكمه با روش های گوناگون نمی توانند از عهده اداره امور برآیند، و مكتب های ---------- و اقتصادی مختلف دردی را درمان نمی كنند، اجتماعات و كنفرانس ها و سازمان های بین المللی و طرح ها و كوشش های آنها به عنوان حفظ حقوق بشر نمی توانند نقشی را ایفاء كنند و از تمام این طرح ها كه امروز و فردا مطرح می شود مایوس شود.
وقتی اوضاع و احوال اینگونه شد و مردم از تمدن منهای دین، معنویت و انسانیت به ستوده آمدند و تاریكی و ظلمت جهان را فرا گرفت، ظهور یك مرد الهی در پرتو عنایت حق، مورد استقبال مردم جهان قرار می گیرد. در این شرایط ، پذیرش جامعه از ندای روحانی یك منادی آسمانی بی نظیر خواهد بود، زیرا در شدت ظلمت و تاریكی، درخشندگی نور نمایان تر می گردد.

خالی نماندن زمین از حجت

حضرت علی علیه السلام فرمود: "لا تخلواالارض من قائم بحجة الله" هیچگاه زمین از كسی كه قائم به امر الهی باشد خالی نخواهد ماند.
از سنت های دائمی الهی این است كه از آغاز آفرینش، بشر را تحت سرپرستی یك راهنما و رهبر قرار داده است و برای هر قوم و ملتی رسولی فرستاده تا آن رسول، مردم را از عذاب الهی بترساند و وصی و خلیفه و جانشین و امام پس از او نیز همان سیره و روش پیامبر را عمل كرده و مردم را به اهداف الهی نزدیك كرده است.
امام صادق علیه السلام می فرماید: "اگر در دنیا دو نفر وجود داشته باشند، یكی از آنها امام و حجت خدا است."
(4)
باز می فرماید: "آخرین كسی كه از این دنیا خواهد رفت، امام است و او حجت خدا بر خلق است و باید او آخرین نفر باشد كه از دنیا می رود، برای این كه كسی بدون حجت و رهبر نماند تا با خدای احتجاج كرده، شكایت نماید كه تكلیف خود را در دنیا نمی دانسته است."
(5)
حضرت علی علیه السلام فرمود: "بدانید زمین از حجت خدا خالی نمی ماند، ولی خداوند به خاطر ظلم و جور و اسراف مردم بر خودشان، آنها را از دیدار او كور خواهد ساخت. "
(6)
با توجه به روایات فوق و بررسی دوران زندگی امامان معصوم علیه السلام كه هیچ كدام با مرگ طبیعی از دنیا نرفتند، اگر آخرین حجت الهی نیز غایب نمی شد و در میان مردم حضور عادی می داشت، یقیناً به سرنوشت امامان دیگر دچار می شد، و مردم برای همیشه از فیض الهی محروم می شدند. خداوند متعال با حكمت بالغه اش آخرین حجت خود را به وسیله غیبت، حفظ و صیانت نموده تا زمین از حجت حق خالی نماند.

نداشتن یار و یاور

یكی از علت های غیبت امام زمان علیه السلام، نبود انصار و اصحاب جهت یاری رساندن به آن حضرت است. از روایات مختلف این نكته برداشت می شود كه نصاب یاران حضرت مهدی علیه السلام 313 نفر می باشد كه با تولد و رشد آنها، یكی از موانع ظهور مرتفع می گردد. انصار و یاران حضرت را می توان به دو گروه تقسیم كرد:
الف- یاران خاص:
كه 313 نفر می باشند و صفات و شاخصه هایی كه در روایات ذكر شده، مربوط به آنها می باشد و در زمان ظهور و حكومت جهانی حضرت، تصدی مناسب مهم حكومتی را به عهده دارند.
از حضرت علی علیه السلام روایت شده است كه فرمودند: "یاران خاص قائم جوانند، بین آنان پیری نیست مگر به میزان سرمه در چشم و یا مانند نمك در غذا كه كمترین ماده غذا نمك است. "
(7)
از امام صادق علیه السلام روایت شده است كه فرمودند: "مردانی اند كه گویی قلب هایشان مانند پاره های آهن است. هیچ چیز نتواند دل های آنان را نسبت به ذات خدا گرفتار شك و تردید سازد. سخت تر از سنگ هستند و ..."
(8)
ب- یاران عام:
نصاب معینی ندارند. در روایات تعداد آنها مختلف و در بعضی از آنها تا 10 هزار نفر در مرحله اول ذكر شده است كه در مكه با حضرت پیمان می بندند.
امام زمان علیه السلام با این تعداد از یاران خاص و عام، قیام جهانی خود را شروع می كند.

تعهد نداشتن نسبت به حاكمان جور

امام صادق علیه السلام فرمود: "یقوم القائم و لیس لاحد فی عنقه عهد ولا عقد ولا بیعه" (9) قائم ما در حالی ظهور می كند كه در گردن او برای احدی عهد و پیمان و بیعتی نیست.
برنامه مهدی موعود، با سایر ائمه اطهار علیهم السلام تفاوت دارد. ائمه علیهم السلام مامور بودند كه در ترویج و انذار و امر به معروف و نهی از منكر تا سر حد امكان كوشش نمایند، ولی سیره و رفتار حضرت مهدی علیه السلام متفاوت با آنان بوده و در مقابل باطل و ستم، سكوت نكرده با جنگ و جهاد، جور و ستم و بی دینی را ریشه كن می نماید. اصلاً اینگونه رفتار از علائم و خصائص مهدی موعود شمرده می شود.
به بعضی از امامان كه گفته می شد: چرا در مقابل ستمكاران قیام نمی كنی؟
جواب می دادند: این كار به عهده مهدی ماست.
به بعضی از امامان اظهار می شد: آیا تو مهدی هستی؟ جواب می داد: مهدی با شمشیر جنگ می كند و در مقابل ستم ایستادگی می نماید ولی من چنین نیستم.
به بعضی عرض می شد: آیا تو قائم هستی؟ پاسخ می داد: من قائم به حق هستم، لیكن قائم معهودی كه زمین را از دشمنان خدا پاك می كند، نیستم.
از اوضاع آشفته جهان و دیكتاتوری ظالمین و محرومیت مومنین شكایت می شد، می فرمودند: قیام مهدی مسلم است، در آن وقت اوضاع جهان اصلاح و از ستمكاران انتقام گرفته خواهد شد. مومنین و شیعیان هم به این نویدها دلخوش بودند و هر گونه رنج و محرومیتی را بر خود هموار می كردند.
اكنون با این همه انتظاراتی كه مومنین بلكه بشریت از مهدی موعود دارند، آیا امكان داشت كه آن جناب با ستمكاران عصر بیعت و پیمان خویش وفادار بماند و در نتیجه هیچ وقت اقدام به جنگ و جهاد نكند، زیرا اسلام عهد و پیمان را محترم شمرده و عمل به آن را لازم دانسته است.
از این رو در احادیث تصریح شده كه یكی از اسرار غیبت و مخفی شدن ولادت حضرت صاحب الامر علیه السلام این است كه ناچار نشود با ستمكاران بیعت كند تا هر وقت خواست، قیام كند و بیعت كسی در گردنش نباشد.

امام حسن مجتبی علیه السلام

فرمود: "ان الله عزوجل یخفی ولادته و یغیب شخصه لئلا یكون لاحد فی عنقه بیعة اذا خرج" خداوند عزوجل ولادت او را مخفی می كند و شخص او را از دیده ها پنهان می سازد تا هنگامی كه ظهور می كند كسی را در گردن او بیعت نباشد.
(10)
پی نوشت ها:

1- مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 52، ص 91.

2- سوره عنكبوت، آیه 2
3- شیخ صدوق، كمال الدین و اتمام النمعه، ج 2، باب 44، ج 11، ص 482.
4- علامه حائری، الزام الناصب، ص 4، ر.ك زندگانی حضرت صاحب الزمان، ص 164.
5- همان مدرك .
6- كافی، ج 2، ص 164، ر. ك مكیال المكارم، ص 160.
7- علامه مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 52، ص 333، حدیث 10، غیبت نعمانی، باب بیستم .
8- علامه مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 52، ص 308.
9- اصول كافی، ج 1، ص 342 .
10- كامل سلیمان، یوم الخلاص، ص 101.
منبع: نشریه مبلغان، شماره
------------------------------------
اداء اجر رسالت
همانطور كه خداوند در قرآن مى فرمايد:
«لا اسئلكم عليه اجراً الاّ المودة فى القربى» (61)
اجر و مزد رسالت پيامبر كه انسانها را از آن جاهليت نجات بخشيد مودّت و دوستى با ذوالقربى و دودمان ايشان است كه قطعاً يكى از آنها وجود مقدس حضرت مهدى(عليه السلام) مى باشد.
و از آنجا كه محبّت و مودّت يك امر قلبى است، آثار و نشانه هايى دارد كه در اعضا و جوارح انسان ظاهر مى شود. و چون يكى از مهمترين اعضاء و جوارح براى اظهار محبت زبان است ، مى توان اين محبت را با دعا كردن براى آن عزيز و طلب ظهورش ابراز نمود تا در أداء اجر رسالت گامى برداشته باشيم.

آمرزش گناهان

آنچنانكه از روايات استفاده مى شود ذكر و ياد خدا سبب آمرزش گناهان مى گردد چنانچه حضرت رسول اكرم(صلى الله عليه وآله) در ضمن روایتی فرمودند:
«فقد بدّلت سيّئاتكم حسنات و غفرتْ لكم جميعاً» (62)
يعنى: هرگاه قومى جلسه اى تشكيل داده و در آن ياد خدا مى كنند ندا كننده اى از آسمان صدا مى زند (اى اهل مجلس) برخيزيد كه زشتيها و پليديهاى شما تبديل به نيكى و زيبايى گرديد و همه ى خطاهاى شما بخشيده شد.
از ضميمه اين روايت با حديثى كه از امام باقر(عليه السلام) ذكر شده است كه فرمودند:
«انّ ذكرنا من ذكر الله» (63)
يعنى: ذكر و ياد ما (اهل بيت) از مصادق ذكر و ياد خداست.
اينچنين استفاده مى شود كه دعا براى حضرت ولى عصر عجل الله تعالى فرجه الشّريف و درخواست تعجيل در فرج ايشان كه مصداق ذكر و ياد حضرت (که از اهل بین هستند)، از اقسام ياد خدا مى باشد و چون ياد خدا سبب آمرزش گناهان مى شود، ياد آورى و دعا براى آن عزيز غائب از نظر نيز موجب بخشودگى خطاها و لغزشها مى گردد.(64)

دعاى امام زمان در حقّ دعا كننده براى حضرتش

از آثار دعا براى حضرت حجة بن الحسن(عليه السلام) دعا كردن حضرتش در حق دعا كننده او مى باشد و اين مطلب نه تنها مقتضى جواب احسانى است كه از آيه شريفه:
«هل جزاء الاحسان الاّ الاحسان»

استفاده مى شود، بلكه در توقيعى كه در كتاب مهج الدعوات ص 303 از آن حضرت نقل شده است اينچنين مى فرمايند:

«و اجعل من يتبعنى لنصرة دينك مؤيدين و فى سبيلك مجاهدين و على من أرادنى و ارادهم بسوء منصورين»

ترجمه: كسى را كه از من پيروى مى كند براى يارى دينت مؤيّد بدار و او را از مجاهدين در راه خود قرار ده و بر كسى كه نسبت به من و آنان سوء قصد دارد پيروز فرما.

چون بدون ترديد دعا براى حضرت و تعجيل ظهور آن بزرگوار، پيروى و يارى آن حضرت است. زيرا از اقسام يارى دين مولاى ما حضرت صاحب الزمان (ارواحنا فداه) يارى با زبان است بنابراین دعا براى آن حضرت از انواع يارى زبانى است.
گواه بر گفتار ما تأييد آن، روايتى است كه مرحوم راوندى و كتاب الخرائج نقل مى كند. مى گويد:
گروهى از اهل اصفهان ـ از جمله ابو عباس احمد بن نصر و ابو جعفر محمد بن علويه ـ نقل كرده اند: در اصفهان مردى شيعه به نام عبدالرحمان بود. از او سئوال كردند: علت اينكه امامت امام على النقى (عليه السلام) را پذيرفتى و دنبال فرد ديگرى نرفتى چيست؟ گفت: جريانى از آن حضرت ديدم كه قبول امامت آن حضرت را بر من لازم نمود. من مردى فقير اما زباندار و پر جرأت بودم به همين جهت در سالى از سالها اهل اصفهان من را برگزيدند تا با گروهى ديگر براى دادخواهى به دربار متوكل برويم. ما رفتيم تا به بغداد رسيديم هنگامى كه در بيرون دربار بودم خبر به رسيد كه دستور داده شده امام على النّقى را احضار كنند. بعد حضرتش را آوردند.
من به يكى از حاضرين گفتم: اين شخص كه او را احضار كردند كيست؟ گفت: او مردى علوى و امام رافضى ها ست سپس گفت: به نظرم مى رسد كه متوكل مى خواهد او را بكشد. گفتم: از جاى خود تكان نمى خورم تا اين مرد را بنگرم كه چگونه شخصى است؟
او گفت: حضرت در حالى كه سوار بر اسب بودند تشريف آوردند و مردم در دو طرف او صف كشيدند و او را نظاره مى كردند. چون چشمانم به جمالش افتاد محبت او در دلم جاى گرفت و در دل شروع كردم به دعا كردن براى او كه خداوند شرّ متوكل را از حضرتش دور گرداند.
حضرت در ميان مردم حركت مى كرد و به يال اسب خود مى نگريست نه به راست نگاه مى كرد و نه به چپ، من نيز دعا براى حضرتش را در دلم تكرار مى كردم.
چون در برابرم رسيد رو به من كرد و فرمود:
استجاب الله دعاك، و طوّل عمرك و كثّر مالك و ولدك.

يعنى: خداى دعاى تو را مستجاب كند. و عمر تو را طولانى و مال و فرزند تو را زياد گرداند.

از هيبت و وقار او بدنم لرزيد و در ميان دوستانم به زمين افتادم.
دوستانم از من پرسیدند، چه شد؟
گفتم خير است و جريان را به كسى نگفتم.
پس از آن به اصفهان بازگشتيم. خداوند به سبب دعاى آن حضرت درهايى از مال و ثروت را براى من باز كرد تا جايى كه اگر همين امروز درب خانه ام را ببندم قيمت اموالى كه در آن دارم معادل هزاران هزار درهم است و اين غير از اموالى است كه در خارج خانه دارم. خداوند به سبب دعاى آن حضرت ده فرزند به من عنايت فرمود.
ببينيد كه چگونه مولاى ما امام على نقى(عليه السلام) دعاى آن شخص را به خاطر نيكى او جبران و تلافى نمود. براى او دعا فرمود با اينكه از مؤمنان نبود. آيا گمان مى كنيد كه اگر در حق مولاى ما صاحب الزمان ارواحنا فداه دعا كنيد شما را با دعاى خير ياد نمى كند با اينكه شما از مؤمنان هستيد؟(65)

تشرّف به ديدار حضرت در خواب يا بيدارى

هر كس براى حضرت ولى عصر عجل الله تعالى فرجه دعا كند توفيق پيدا مى كند كه به ديدار آن امام غائب مشرّف گردد.
و دليل اين مسأله هم مطالبى هست كه همراه بعضى از ادعيه مربوط به حضرت بيان شده است كه به عنوان نمونه چند مورد ذكر مى گردد:
الف: عن الصادق
(عليه السلام) انه قال:

«من قال بعد صلاة الفجر و بعد صلاة الظهر: «اللهم صلّ على محمّد و آل محمد و عجّل فرجهم» لم يمت حتى يدرك القائم من آل محمد

(صلى الله عليه وآله)»(66)

يعنى: امام صادق(عليه السلام) فرمودند:

هر كس بعد از نماز صبح و ظهر بگويد:
«اللهم صلّ على محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم»

نمى ميرد تا اينكه قائم آل محمّد(صلى الله عليه وآله) را درك كند.

ب: و همچنين شيخ جليل القدر حسن بن فضل طبرسى رحمه الله نقل مى كند كه هر كس اين دعا را بعد از هر فريضه اى بخواند و بر آن مداومت كند عمر او طولانى مى شود و مشرّف به ديدار حضرت صاحب الامر(عليه السلام) گردد.
«اللهم صلّ على محمد و آل محمد، اللهمّ انّ رسولك الصّادق المصدّق صلواتك عليه و آله قال انّك قلت ما تردّدتُ فى شىء أنأ فاعله كتردّدى فى قبض روح عبدى المؤمن يكره الموت و أنا أكره مَساَئته

اللهمّ فصلّ على محمّد و آل محمّد و عجّل لأوليائك الفرج و النّصر و العافية و لا تسوئنى فى نفسى و لا فى

فلان اسم هر كس را مى خواهى ذكر مى كنى»(67)

طول عمر

دعا براى حضرت حجة بن الحسن(عليه السلام) موجب طول عمر مى شود دليل اين مطلب علاوه بر آنچه از دعائيكه(68) براى ايشان در بحث تشرف به ديدار حضرتش ذكر شده از نكته اى لطيف استفاده مى شود به اين شكل كه:
در مورد آيه شريفه ى:
«الذين يصلون ما امر الله به ان يوصل» (69)
يعنى: از اوصاف صاحبان عقل و درايت اين است كه [ايشان به آنچه از خداوند امر به اتصال و ارتباط با آن كرده متصل و نزديك مى شوند.
حديثى از امام صادق(عليه السلام) نقل شده است كه مى فرمايند:
«نزلتْ فى رحم آل محمد و قد تكون فى قرابتك ثم قال: فلا تكوننّ ممن يقول للشىء انّه فى شىء واحد»(70)

يعنى اين آيه شريفه درباره ى خاندان و دودمان رسول گرامى اسلام حضرت محمد(صلى الله عليه وآله) نازل شده است و ممكن است درباره خويشاوندان خود مسلمانان نيز باشد كه خداوند امر به اتصال و ارتباط با هر دو گروه نموده است و نبايد از اين دو يكى را انتخاب نمايى همچنانكه در حديث نبوى آمده است:

«أنا و علىٌ ابوا هذه الامّة»

يعنى من و على دو پدر اين امت هستيم.

پس هر گاه حضرت رسول اكرم(صلى الله عليه وآله) و حضرت اميرالمؤمنين(عليه السلام) پدران دينى حساب شوند خاندان ايشان نيز از خويشاوندان مسلمانان به شمار مى آيند.
و از طرفى ديگر احاديثى بسيار درباره فضليت آثار صله رحم و ديدار و برقرار كردن ارتباط با خويشاوندان ذكر گرديده مثل حديثى كه از حضرت رضا(عليه السلام) نقل شده است كه فرمودند:
«يكون الرجل يصل رحمه فيكون قد بقى من عمره ثلاث سنين، فيصّيرها الله ثلاثين سنة و يفعل الله ما يشاء» (71)
يعنى مردى با يكى از خويشاوندان خود ارتباط برقرار مى كند در حاليكه فقط سه سال از عمر او باقى مانده است (ولى به سبب اين ارتباط) خداوند عمر او را به سى سال تبديل مى كند و خداوند هر كارى را اراده كند، انجام دهد.
از پيوند اين موضوع با بحث بالا متوجه مى شويم آنجا كه ارتباط وصله با خاندان عصمت همچون خويشاوند انسان بدين شكل مورد تأكيد قرار گرفته است از جمله ى اثرات آن طول عمر مى باشد و در اين زمان كه گرامى ترين خاندان پيامبر وجود مقدس حضرت ولى عصر(عليه السلام) هستند يكى از بهترين راههاى برقرارى ارتباط با آن بزرگوار، دعا كردن براى ايشان و درخواست تعجيل در فرجشان از درگاه خداوند مى باشد كه موجب طولانى شدن عمر نيز مى گردد.

-------------------------

نظر یادتون نره




:: بازدید از این مطلب : 313
|
امتیاز مطلب : 123
|
تعداد امتیازدهندگان : 27
|
مجموع امتیاز : 27
تاریخ انتشار : سه شنبه 22 شهريور 1390 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: